به گزارش تحریریه، لیو زونگ یی مدیر مرکز مطالعات آسیای جنوبی در موسسه مطالعات بینالمللی شانگهای در مجله «دانش جهانی» با اشاره به حمله اخیر آمریکا و اسرائیل به ایران، موضع متفاوت هند و پاکستان را مورد بررسی قرار داده است.
در تاریخ ۱۳ ژوئن، اوضاع خاورمیانه بهطور ناگهانی دگرگون شد؛ اسرائیل حمله هوایی گستردهای را علیه ایران آغاز کرد و تأسیسات هستهای و پایگاههای نظامی این کشور را هدف قرار داد. این اقدام با پاسخ متقابل ایران مواجه شد و در پی آن، درگیری میان دو طرف شعلهور گردید. در شب ۲۱ ژوئن، ایالات متحده آمریکا مستقیماً وارد عمل شد و عملیاتی با عنوان «چکش نیمهشب» را کلید زد. این نخستینبار بود که آمریکا مستقیماً در حمله به تأسیسات هستهای ایران مشارکت میکرد.
اقدام مشترک آمریکا و اسرائیل علیه ایران، تنها اندکی بیش از یک ماه پس از درگیریهای هند و پاکستان در بازهٔ ۷ تا ۱۰ مه روی داد. با وجود مخالفت گستردهٔ کشورهای جنوب جهانی، بهویژه کشورهای اسلامی، با اقدامات نظامی آمریکا و اسرائیل علیه ایران، مواضع هند و پاکستان در این زمینه تفاوت چشمگیری داشت.
هند؛ میانجی بالقوه یا طرفِ بیطرف؟
هند که همواره خود را مدعی قرار داشتن در «موضع اخلاقی در سطح بینالمللی» معرفی میکند، برخلاف اغلب کشورهای جنوب جهانی، نهتنها از حملات آمریکا و اسرائیل به ایران انتقاد نکرد، بلکه موضعی محتاطانه، مبهم و در ظاهر بیطرف اما در عمل متمایل به آمریکا و اسرائیل اتخاذ کرد. پس از آغاز درگیری ایران و اسرائیل، وزارت خارجه هند بیانیهای صادر کرد که در آن آمده بود: «هند از آخرین تحولات در روابط ایران و اسرائیل عمیقاً نگران است» و از «طرفین خواست از کانالهای موجود برای کاهش تنشها و حل ریشهای اختلافات از طریق گفتوگو و دیپلماسی بهره بگیرند». این بیانیه هیچگونه محکومیتی علیه هیچیک از طرفهای درگیر دربر نداشت.
در تاریخ ۱۴ ژوئن، سازمان همکاری شانگهای حمله اسرائیل به ایران را به شدت محکوم کرد و در بیانیهای مشترک این اقدام را «نقض حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل» خواند. با این حال، هند که یکی از اعضای این سازمان است، از پیوستن به بیانیه خودداری کرد و در بیانیهای جداگانه اعلام کرد که «در اتخاذ این تصمیم با سازمان همکاری شانگهای همراه نبوده است».
پس از آغاز عملیات «چکش نیمهشب» از سوی آمریکا، هند بار دیگر خواستار «کاهش فوری تنشها و حل اختلافات از طریق گفتوگو و دیپلماسی» شد و این مسیر را «تنها راهحل ممکن» عنوان کرد. در این بیانیه نیز هیچ اشارهای به محکومیت آمریکا صورت نگرفت و از اصطلاح کلی «افزایش تنشهای اخیر» برای نشان دادن بیطرفی ظاهری استفاده شد. موضع دولت مودی در داخل هند نیز با واکنشهای انتقادی روبرو شد؛ جناح مخالف، دولت را به «رها کردن سیاست عدم تعهد» و «گرایش آشکار به اسرائیل» متهم کرد.
هند خود را بهعنوان میانجی بالقوه در درگیری ایران و اسرائیل معرفی کرده است. وزارت خارجه هند اعلام کرد که این کشور «با هر دو طرف روابط نزدیک و دوستانهای دارد و همواره آماده ارائه هرگونه حمایت ممکن است». با این حال، در تاریخ ۲۲ ژوئن، هنگامی که رئیسجمهور ایران، پزشکیان، بهطور مستقیم با طرف هندی تماس گرفت، مودی بار دیگر بر موضع پیشین خود تأکید کرد مبنی بر اینکه «کاهش فوری تنشها و بازگرداندن صلح و ثبات به منطقه از طریق تلاشهای دیپلماتیک» تنها راهحل ممکن است.
حمایت آشکار پاکستان از ایران در برابر اسرائیل
در مقابل، موضع پاکستان کاملاً متفاوت و مشخص بود؛ این کشور در جریان درگیری ایران و اسرائیل، آشکارا از ایران حمایت کرده و با اسرائیل مخالفت کرده است. وزارت خارجه پاکستان با شدت حمله اسرائیل به ایران را محکوم کرد و این اقدام را «نقض حاکمیت و تمامیت ارضی ایران» دانست.
در ۲۲ ژوئن، پس از حمله آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، وزارت خارجه پاکستان بیانیهای رسمی صادر کرد که در آن اقدامات ایالات متحده را محکوم کرده و اعلام داشت این حملات «ناقض تمام اصول حقوق بینالملل» است. این بیانیه همچنین تأکید کرد که «ایران طبق منشور سازمان ملل، از حق مشروع دفاع از خود برخوردار است». اسحاق دار، معاون نخستوزیر و وزیر امور خارجه پاکستان نیز در نشست خبریای اظهار داشت: «داشتن روابط خوب با آمریکا به معنای حمایت از آنها در زمان ارتکاب اشتباه نیست». در چندین شهر بزرگ پاکستان نیز تظاهرات گستردهای در خیابانها شکل گرفت که نشاندهنده خشم عمیق مردم نسبت به اقدامات آمریکا و اسرائیل بود.
ژوئن ۲۰۲۵، تجمع مردم پاکستان در حمایت از ملت ایران
پاکستان همچنین تمایل دارد نقشی فعال در میانجیگری و کاهش تنش ایفا کند. شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، در تماس تلفنی با رئیسجمهور ایران، ضمن ابراز همبستگی، آمادگی کشورش برای ایفای نقشی سازنده در زمینه کاهش درگیری را اعلام کرد. در ۱۸ ژوئن، دونالد ترامپ در کاخ سفید با سرفرمانده ارتش پاکستان، ژنرال منیر، دیدار کرد. در این دیدار، ژنرال منیر صراحتاً تمایل کشورش را برای میانجیگری در بحران ایران و اسرائیل ابراز کرد و گفت امیدوار است «مذاکرات ایران و آمریکا به نتیجه مطلوبی برسد.»
با این حال، پاکستان بهطور همزمان بر موضع «عدم مداخله در درگیری» نیز تأکید کرده است. در آغاز درگیری ایران و اسرائیل، برخی مقامات ایرانی اعلام کرده بودند که پاکستان به ایران اطمینان داده که در صورت استفاده اسرائیل از سلاح هستهای علیه ایران، اسلامآباد «چتر هستهای» در اختیار تهران قرار خواهد داد؛ همچنین شایعاتی مطرح شد مبنی بر اینکه پاکستان ممکن است حمایت هوایی نظامی برای ایران فراهم کند.
با این حال، اسحاق دار این گمانهزنیها را بهطور قاطع رد کرد و تصریح نمود که سیاست هستهای پاکستان از سال ۱۹۹۸ تاکنون صرفاً جنبه دفاعی داشته و این سیاست تغییر نخواهد کرد. او بار دیگر تأکید کرد که موضع پاکستان «عدم مداخله» است و خاطرنشان ساخت که «گفتوگو تنها راه تحقق صلح پایدار در منطقه است.»
ملاحظات پیچیده در پشت پرده، سیاست موازنهگرایانه در بحران ایران
دلیل اتخاذ موضع «ظاهراً متوازن» از سوی هند در قبال حمله آمریکا و اسرائیل به ایران، پیش از هر چیز، حفظ همکاریهای راهبردی موجود با هر دو طرف یعنی ایالات متحده و ایران و همچنین صیانت از منافع راهبردی هند است.
با آنکه روابط دیپلماتیک رسمی میان هند و اسرائیل تا سال ۱۹۹۲ برقرار نشده بود، اما پس از برقراری روابط، دو کشور بهسرعت مناسبات خود را توسعه دادند. همکاریهای امنیتی محرمانه پیشین، به شراکت در حوزههای گوناگون از جمله دفاعی، فناوریهای پیشرفته، امنیت سایبری و کشاورزی گسترش یافت. در جریان درگیری کارگیل میان هند و پاکستان در سال ۱۹۹۹، اسرائیل یکی از معدود کشورهایی بود که کمک نظامی مستقیم در اختیار هند قرار داد.
هند همچنین چشماندازی راهبردی بلندمدت برای توسعه روابط با اسرائیل دارد. در سال ۲۰۰۱، کارشناس راهبردی هند، بهارات کارناد، آشکارا پیشنهاد کرد که هند با اسرائیل، آمریکا و ژاپن متحد شود تا با «ظهور چین» و «تهدید تروریسم اسلامی» مقابله کند.
پس از روی کار آمدن نارندرا مودی در سال ۲۰۱۴، هند و اسرائیل بهطور مشترک در سازوکار چهار جانبه تحت رهبری آمریکا در خاورمیانه مشارکت کردند؛ سازوکاری که با عنوان گروه I2U2 شناخته میشود و متشکل از آمریکا، اسرائیل، هند و امارات متحده عربی است. همچنین، هند در طرح «کریدور اقتصادی هند–خاورمیانه–اروپا» که با هدف موازنهسازی در برابر ابتکار کمربند و راه چین طراحی شده، حضور دارد.
علاوه بر این، هند به بزرگترین خریدار تجهیزات تسلیحاتی پیشرفته اسرائیل بدل شده است، بهگونهای که سالانه بیش از یک میلیارد دلار از اسرائیل خرید تسلیحاتی انجام میدهد؛ رقمی که حدود ۴۲.۱ درصد از کل صادرات تسلیحاتی اسرائیل را شامل میشود. دو کشور همچنین تمرینات نظامی مشترک و تبادل اطلاعات ضدتروریستی را در دستور کار دارند. حتی در جریان درگیری هند و پاکستان در ماه مه امسال، نیروهای نظامی اسرائیلی در هدایت عملیات حمله هند به پاکستان مشارکت داشتند.
هند در پی حفظ تعادل: همکاری با ایران در سایه روابط با اسرائیل
هند در عین نزدیکی به اسرائیل، تمایل دارد روابط خوبش با ایران را نیز حفظ کند. از آغاز قرن جدید، انرژی مهمترین حوزه همکاری میان هند و ایران بوده است. در سال مالی ۲۰۰۷–۲۰۰۸، نفت ایران ۱۳ درصد از واردات نفت خام هند را تشکیل میداد. اما پس از آنکه آمریکا در سال ۲۰۱۸ بهطور یکجانبه از توافق هستهای با ایران خارج شد و تحریمها را بازگرداند، واردات نفت هند از ایران بهشدت کاهش یافت و در نهایت در سال ۲۰۱۹، تحت فشار واشنگتن، هند واردات نفت از ایران را بهطور کامل متوقف کرد.
با این حال، هند همچنان مایل است همکاری با ایران در بندر چابهار را حفظ کند. این بندر برای هند اهمیت راهبردی دارد، زیرا مسیر دسترسی هند به افغانستان بدون عبور از خاک پاکستان را فراهم میسازد. دهلینو بارها به واشنگتن خاطرنشان کرده که بندر چابهار و مسیر ترانزیتی متصل به آن (کریدور حملونقل بینالمللی شمال–جنوب) بخشی از تلاشهای هند برای مقابله با طرح «کمربند و راه» چین است. در ماه مه ۲۰۲۴، هند و ایران توافقنامهای برای تداوم بهرهبرداری بلندمدت از بندر چابهار امضا کردند.
هند و معضل وابستگی انرژی به منطقه خاورمیانه
دلیل دوم، ملاحظات اقتصادی و امنیت انرژی است. واردات انرژی هند بهشدت به خاورمیانه وابسته است؛ بهطوری که حدود ۴۷٪ از نفت وارداتی هند باید از تنگه هرمز عبور کرده و به این کشور منتقل شود. اگر تنشهای میان آمریکا و اسرائیل با ایران ادامه یافته و تشدید شود، اختلال در عرضه منطقهای میتواند به افزایش قیمت جهانی نفت منجر گردد و امنیت انرژی و ثبات اقتصادی هند را با خطر جدی روبهرو سازد. افزون بر این، کشورهای خاورمیانه میزبان شمار زیادی از کارگران مهاجر هندی هستند و تشدید ناامنی در منطقه، هند را با فشار فزاینده برای حفاظت از اتباع خود در خارج از کشور مواجه خواهد کرد.
اسلامستیزی؛ نقطه اشتراک حاکمان هند و اسرائیل
دلیل سوم، عوامل مذهبی و ایدئولوژیک است. حزب حاکم هند، حزب بهاراتیا جاناتا (BJP)، و سازمان مادر ایدئولوژیک آن یعنی «سازمان داوطلبان ملی» (RSS) مواضعی آشکارا ضداسلامی دارند و بر این باورند که هند و اسرائیل هر دو با تهدید ناشی از «افراطگرایی اسلامی» مواجهاند. در سال ۲۰۱۷، نارندرا مودی نخستین رهبر هند شد که بهطور رسمی از اسرائیل بازدید کرد. او روابط میان دو کشور را «ویژه» توصیف کرد که بر اساس مقابله با «تهدید مشترک» پایهگذاری شدهاند.
همبستگی مذهبی؛ پایه روابط تاریخی ایران و پاکستان
در مقابل، دلیل اصلی حمایت قاطع پاکستان از ایران در برابر حملات آمریکا و اسرائیل نیز در درجه نخست به عوامل مذهبی و ایدئولوژیک بازمیگردد. سیاست خارجی پاکستان بهشدت تحت تأثیر «پاناسلامیسم» قرار دارد و روابط نزدیک این کشور با ایران بر اساس باورهای مذهبی مشترک شکل گرفته است. هرچند پاکستان و ایران بهترتیب کشورهایی با اکثریت سنی و شیعه هستند، اما در مواجهه با تهدیدهای خارجی، پیوندهای دینی میان آنها از اهمیت ویژهای برخوردار میشود.
ایران نخستین کشوری بود که پاکستان را به رسمیت شناخت و در سه جنگ هند و پاکستان، از جمله از نظر تسلیحاتی، نفتی و خدمات پزشکی، حمایت قابل توجهی از اسلامآباد بهعمل آورد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹، پاکستان یکی از نخستین کشورهایی بود که جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت و در طول جنگ ایران و عراق نیز از ایران حمایت کرد.
با وجود این پیشینه تاریخی مثبت، روابط میان دو کشور در ژانویه ۲۰۲۴ بر سر مسئله تروریسم فرامرزی در بلوچستان دچار تنش شد و حتی به حملات متقابل مرزی انجامید. اما این اختلافات بهسرعت از طریق مسیرهای دیپلماتیک حلوفصل گردید و روابط میان دو کشور مجدداً به حالت عادی بازگشت.
حمایت قاطع پاکستان از فلسطین؛ خط قرمز روابط با اسرائیل
موضع مخالفت پاکستان با اسرائیل نیز ریشه در عوامل مذهبی دارد، بهویژه در حمایت از مردم فلسطین. در سال ۱۹۴۷، پاکستان در سازمان ملل متحد با «طرح تقسیم فلسطین» مخالفت کرد و از بهرسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل خودداری نمود. اسلامآباد همچنان بر موضع خود پایبند است و اعلام کرده که تا پیش از تشکیل کشور مستقل فلسطینی با پایتختی «قدس شرقی» و بر مبنای مرزهای سال ۱۹۶۷، با اسرائیل روابط دیپلماتیک برقرار نخواهد کرد. ایالات متحده در مقاطع مختلف به پاکستان برای بهرسمیت شناختن اسرائیل فشار وارد کرده، اما پاکستان این فشارها را رد کرده است. این عدم پذیرش، از یک سو ناشی از همبستگی مذهبی با کشورهای عربی و اسلامی است و از سوی دیگر، ناشی از نگرانی اسلامآباد نسبت به واکنشهای احتمالی گروههای افراطی اسلامی داخلی میباشد.
عامل دوم، نقش کلیدی هند در جهتدهی به سیاست خارجی پاکستان است. موضع ضداسرائیلی پاکستان تا حد زیادی ناشی از همکاریهای نظامی نزدیک میان هند و اسرائیل است. اسرائیل با ارائه فناوریهای نظامی پیشرفته به هند و مشارکت در تبادل اطلاعات امنیتی با این کشور، منافع امنیتی پاکستان را بهطور مستقیم تهدید میکند. پاکستان نگران است که اگر اسرائیل موفق به نابودی برنامه هستهای ایران شود، هدف بعدی حملات آن، تأسیسات راهبردی پاکستان باشد.
از سوی دیگر، استان بلوچستان پاکستان با ایران هممرز است. اگر حکومت ایران در نتیجه حملات آمریکا و اسرائیل سقوط کند، اسلامآباد بیم آن دارد که جداییطلبان مرزی و گروههای جهادی فعال در منطقه قدرت بیشتری پیدا کنند. با این حال، آنچه بیش از همه پاکستان را نگران میکند، شراکت راهبردی رو به گسترش میان هند و اسرائیل است که میتواند منجر به محاصره راهبردی پاکستان شود. این نگرانی موجب شده است که اسلامآباد با قاطعیت در کنار ایران بایستد.
عامل سوم، مشکلات اقتصادی کنونی پاکستان است. وضعیت شکننده اقتصادی این کشور موجب شده تا توان مانور سیاست خارجی اسلامآباد محدود گردد. عربستان سعودی و امارات متحده عربی از جمله اصلیترین تأمینکنندگان مالی پاکستان هستند. به همین دلیل، پاکستان همواره تلاش کرده تا در روابط خود با کشورهای مختلف خاورمیانه، از جمله عربستان و ایران، توازن ایجاد کند.
از سوی دیگر، اسلامآباد در تلاش است با دریافت وام از صندوق بینالمللی پول از بحران اقتصادی عبور کند و به همین دلیل نمیخواهد ایالات متحده را خشمگین سازد. به همین سبب، مقامات پاکستانی در عین حمایت سیاسی از ایران، بهطور آگاهانه از دادن هرگونه تعهد نظامی به تهران خودداری کردهاند.
تفاوت واقعی مواضع
در تاریخ ۲۴ ژوئن، با میانجیگری دولت ترامپ، اسرائیل و ایران به یک آتشبس موقت دست یافتند. اگر به جنگهای پیشین خاورمیانه نگاهی بیندازیم، درمییابیم که بهدلیل مساحت کوچک سرزمین اسرائیل و توان محدود این کشور در تولید و ذخیرهسازی تسلیحات، اسرائیل قادر به تحمل جنگهای طولانیمدت نیست. از همینرو، عملیاتهای نظامی اسرائیل اغلب با الگوی «بزن و توقف کن، توقف کن و بزن» انجام میگیرد. در بازههای زمانی آتشبس، اسرائیل معمولاً واردات تسلیحات از کشورهای غربی را افزایش میدهد تا برای دور بعدی حملات آماده شود. بنابراین، این آتشبس اخیر نیز احتمالاً از این قاعده مستثنی نخواهد بود.
در جریان این دور از درگیری میان ایران و اسرائیل، کشورهای غربی به رهبری آمریکا و کشورهای جنوب جهانی (Global South) در دو جبهه کاملاً متقابل قرار گرفتند. اغلب کشورهای غربی از «حق دفاع اسرائیل» حمایت کرده، حملات ایران به اسرائیل را محکوم کرده و از تهران خواستند تا خویشتنداری نشان دهد.
تفاوت مواضع هند و پاکستان در این بحران، نهتنها نشانگر شکلگیری اولیه صفبندی و جناحبندی در میان کشورهای منطقهای پیرامون بحرانهای داغ جهانی است، بلکه بیانگر تأثیر عمیق عواملی چون مذهب و فرهنگ، رقابتهای ژئوپولیتیکی پیچیده و ملاحظات مربوط به منافع ملی است.
موضع هند در قبال این بحران، نشان میدهد که با وجود ادعای رهبری بر کشورهای جنوب جهانی، در عمل در کنار ایالات متحده و اسرائیل قرار گرفته است. با این حال، برای حفظ تصویر «استقلال راهبردی» در سیاست خارجی و نیز بهمنظور تقویت روابط با کشورهای اسلامی خاورمیانه و منزوی کردن پاکستان، هند ناچار است موضعی نسبتاً متوازن و متعادل از خود نشان دهد.
از سوی دیگر، موضع پاکستان در حمایت از ایران و خشم آشکار نسبت به اقدامات آمریکا و اسرائیل، در میان کشورهای جنوب جهانی، دارای نمایندگی قابل توجهی است. با این حال، بهدلیل محدودیتهای ناشی از فشارهای قدرتهای غربی و ضعف نسبی قدرت سخت پاکستان، بسیاری از کشورهای جنوب جهانی هنگام مواجهه با بحرانهای بینالمللی، ممکن است ترجیح دهند از موضعی محتاطانه و محافظهکارانه وارد عمل شده و در عین خودداری از مداخله مستقیم، صرفاً حمایت اخلاقی و نمادین ارائه دهند.
پایان/
نظر شما